محل تبلیغات شما
احساس عجیبی است. وجودم گُر می گیرد و سلول هایم برای فریاد زدن التماس می کنند. حرارت درونم آنقدر بالا می رود که لباس های چند لایه ام -از صدقه سری سرمایی بودن. و مهم نیست تابستان است یا زمستان- روی تنم سنگینی می کنند. دست هایم مانند سرب سنگین می شوند و زبانم تکان نمی خورد. مسیر هزاران برابر طولانی تر به نظر می رسد و دیدَم آنقدر تار است که می ترسم قدمی بردارم. احساس عجیبی است. راستش را بخواهید، فراموشم شده بود که چقدر آزاردهنده است. کجای این عدالت است که از سخت ترین اتفاقات زندگی ات (و خجالت آور ترینشان) دوباره عبور کنی؟ آن هم وقتی چندین سال پیش با سر افرازی توانستی شکستش دهی؟

اهمیت بی حد و مرز نام ها

از همین دلخوشی ها لطفا...!

قول می دهم. قول مردانه...

آنقدر ,عجیبی ,هایم ,سخت ,عدالت ,کجای ,احساس عجیبی ,می کنند ,است که ,عجیبی است ,بود که

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

catbilegpa آموزش ریاضی جنگل سحر آمیز Magda's site pocobbthumpue بی پلاکم افسوس William's site Wholesale Jerseys Hot Sale, 100% Cotton For Cozy! lingnehobo